چرا در حافظه تاریخی ایرانیها، خودروی ژاپنی خوشنام است؟
از قدیمالایام وقتی میخواستید ماشین بخرید، اطرافیان توصیه میکردند سراغ خودروی ژاپنی بروید. خودروهای کماستهلاکی که یک عمر برای شما کار میکنند. سابقه برندهای ژاپنی در زمینه خودرو و حتی وسایل الکتریکی در اذهان عمومی بسیار روشن است؛ چه در دوره قبل از انقلاب و حتی بعد از انقلاب که واردات خودرو داشتیم اما با محدویتهای فراوان؛ ماشینهای ژاپنی یک خاطره نوستالژیک در ذهنها دارند. خاطره گالانت و لنسر و… سایر مدلها و برندها. بههمین منظور با مسیح فرزانه، کارشناس حوزه خودرو گفتوگویی انجام دادیم تا از خاطرات ایرانیها درباره خودروهای ژاپنی بگوید؛ از عصر طلایی واردات خودروهای ژاپنی به ایران.
علت علاقه ایرانیها به خودروی ژاپنی چقدر صحت دارد؟
بخشی به حافظه ایرانیان پیش از انقلاب بازمیگردد. زمانی بود که حجم گسترده خودروهای وارداتی از کشور مادر به ایران میآمدند و مثل حالا نبود که یک برند در کشوری غیرآمریکایی یا اروپایی تولید میشود. طبعا آن زمان به دلیل شرایط و دسترسی که در حوزه اقتصاد وجود داشت؛ برای مردم خرید خودروهای وارداتی به ویژه ژاپنی چون قیمت مناسبتری نسبت به برندهای مطرح آمریکایی و اروپایی داشتند، جذابتر بود؛ پس با اقبال بیشتری روبهرو بودند و خانوادههای زیادی از برندهای ژاپنی استفاده میکردند. مثلا تویوتا یکی از برندهایی بود که مورد علاقه و توجه مردم ایران بود. البته یک بخشی از داستان به قبل از انقلاب بازمیگردد و بخش دیگر مربوط است به بعد از انقلاب. در دهه 80 و 90 هرچند به صورت مقطعی، واردات خودرو اتفاق افتاد و برندهای ژاپنی بهویژه تویوتا و میتسوبیشی با مدلهای مختلف مثل لنسر و گالانت عینکی، اتاق فضایی یا گالانتهای سوپر سالن در ایران حضور یافتند . مثل «پاجرو» که معروف به پاجروهای گروه بهمنی شد. اگر خاصه بخواهیم درباره شاسیبلندهای ژاپنی صحبت کنیم، هنوز بعد از گذشت 20 تا 30 سال پاجروها، علاقهمندان به خود را دارند. ماشینهای دهه هشتاد، نودی ژاپنی که فرقی نمیکند از چه برندی باشند، این علاقهمندی را بین ماشینبازها دارند. اگر بخواهیم در دهه 80 و 90 در سطح دنیا مثال بزنیم، میشود گفت یک جهش طراحی در خودروهای ژاپنی اتفاق افتاد که استفاده از خودروهای ژاپنی کاستومایز یا تیونینگ شده را تبدیل به یک فرهنگ کرد؛ البته نه در خود ژاپن بلکه به همه جای دنیا نیز تسری پیدا کرد. در ایران هم همین است؛ در دهه 80 و 90 وقتی سراغ سایر برندهای ژاپنی میرویم و هوندا را نگاه میکنیم، درمییابیم در اینجا هوندا سیویک و آکورد بسیار محبوب قشر جوان بود. چون واردات بسیار محدود و انحصاری بود، معمولا خودروهایی محسوب میشدند که برای قشر متمول جامعه مورد استفاده قرار میگرفتند. علت اصلی علاقه به خودروهای ژاپنی که همچنان ادامه دارد هم از همین سابقه تاریخی میآید.
چرا ایرانیها همیشه در حال مقایسه خودروی ساخت ژاپن نسبت به سایر کشورها هستند؟
اینکه چرا ایرانیها در حال مقایسه سایر برندها و خودروها با برندهای ژاپنی هستند، از گذشته تا الان آنچه در حوزه خودروهای ژاپنی اتفاق افتاده، به خاطر هزینه نگهداری و استهلاک بسیار پایین خودروهای ژاپنی است. طبق نظر مهندسی، هر چقدر خودرو بخش الکترونیکی پیچیدگی کمتری داشته باشد، طبعا خرابی کمتری هم دارد و هزینه نگهداری آن پایینتر میشود. این موضوع را به وضوح میتوانید در خودروهای ژاپنی ببینید. اگرچه باید به این موضوع توجه کرد؛ وقتی در حال صحبت از نسل پنجم صنعتی شدن در دنیا هستیم، نگاه مصرفکننده و بهویژه شرکتها دیگر به تولید خودروهایی نیست که ماندگار باشند. یک بخشی از خودروهای کلاسیکی که در کشورمان یا همه جای دنیاست برمیگردد به خودروهایی که دهه 50 تا 90 بودند که خودروهای ژاپنی هم در آن حضور دارند؛ مثل داتسونهای سواری یا تویوتا سلیکا و… که به آنها (old timer) هم گفته میشود از دهه 90 به بعد با لفظ (young timer) خطاب میشوند.
مانند گذشته خودروسازان هم نگاهی ندارند که خودرو 30 سال یا بیشتر بماند. در واقع بازار خودرو مصرفی شده است. طبعا برای زنده نگه داشتن چرخه تامین خودرو نیاز به این است خودرو خراب شود، قطعاتش مستهلک و نیاز به تعمیر داشته باشد تا قطعهساز در چرخه تامینکننده قطعه قرار بگیرد. تمام این مسائل ما را به همان دلایلی میرسانند که چرا هر ایرانی به خودروی ژاپنی علاقه دارد.
معیار این علاقه بهطور دقیق چیست؟ ظاهر، کیفیت، فنی، ارزش مالی و سرمایهگذاری؟ یا یک باوری که نسل به نسل چرخیده است؟
معیار این علاقه، هزینه نگهداری و استهلاک پایین است اما در مورد ارزش سرمایهگذاری باید گفت؛ تعدادی از مدلهای خاصی از برندهای ژاپنی در کشور ما که باید خلاصه کنیم به تویوتا پرادو، لندکروزر و لکسوس ال ایکس، خودروهایی هستند که به شدت ارزش سرمایهگذاری را در این سالها داشتهاند. از دهه 90 تاکنون افزایش قیمت یک خودرویی مانند تویوتا لندکروزر ارزش سرمایهگذاریاش بیشتر از بازارهای سرمایهای موازی بوده است.
دوران طلایی ورود خودروهای ژاپنی به ایران را چه زمانی میدانید؟
به نظرم دوره طلایی که واردات ژاپنیها قابلتوجه بود، شاید در اوایل دهه 80 با یک خودروی ژاپنی مواجه شدم که خیلی برای من جذاب بود و جزو خودروهای شاخص در دنیا محسوب میشد و همچنان نیز زیباست؛ میتسوبیشی سه هزار جیتی. یک خودروی اسپرت که نمونه قرمزرنگش به ایران آمده بود و اولین بار این خودرو را در پارکینگ پیست سرعت استادیوم آزادی تهران دیدم. بعدها که این ماشین را از نزدیک دیدم، واقعا جذاب بود. لنسرها، پاجروهای مونتاژی و وارداتی، انواع و اقسام گالانتها که وارد شدند خیلی برای نسل ما در دهه 60 همچنان جذاب هستند و نوستالژی خود را باقی گذاشتهاند. همچنان میتوان گفت در برنامههای دورهمی کلوپهای کلاسیک، این خودروها حضور دارند. در فرهنگ خودروهای ژاپنی در دنیا از یک اصطلاحی استفاده میشود به اسم (J D M) The Japanese domestic market عملا میشود گفت خودروهایی که داخل فرهنگ و بازار ژاپن از آنها استفاده میشود و بسیار محبوب هستند. خودروهایی که هنوز بعد از سالها با اینکه مدلهای جدیدش نیز به بازار آمده اما مدلهای قدیمیاش علاقهمندان فراوانی دارد؛ مانند تویوتا ام آر2، تویوتا سوپرا، مزدا میاتا، میتسوبیشی اکلیپس، نیسان اسکای لاین، سوبارو ایمپرزا، میستوبیشی اوولوشن و…. اینها خودروهایی هستند که وقتی به فرهنگ کاستوم و تیونینگ بازمیگردیم، بسیار جالب و مورد توجه قرار میگیرند.
در مورد دوره طلایی همان دهه 80 و 90 است که پاجروها و گالانتها به ایران آمدند. هنوز هم پاجرو در مدل 2012 و 2013 در قالب تعدادی شاسیبلند وارد شد که در اصطلاح عامیانه به اتاقهای کرگدنی و دودر و چهاردر معروف بودند. از دید من، دوره طلایی واردات خودروهای ژاپنی از دهه 70 تا پایان بسته شدن سری قبل واردات یعنی سال 97 بود.
آیا در دوره جدید، خودروهای ساخت ژاپن همچنان از اقبال عمومی برخوردارند؟
اگر بخواهیم سنگ محک را بازار دنیا قرار بدهیم؛ بله! طرفدار دارند اما اگر سنگ محک ما ایران باشد، بازار خودروی ما به صورت خیلی سنتی به دلیل قابلیت نقد شوندگی و شرایط اقتصادی در یکی دو دهه گذشته روی خودروهای کرهای، هم مصرفکننده و هم فعالان بازار به دلیل آپشنهای جذاب سرمایهگذاری کردند. پیش از سال 1397 از خودروهای ژاپنی بسیار استقبال شد. مدلهای مختلف لندکروزر، لکسوس و تنوع برندی که در میتسوبیشی و هوندا داشتیم استقبال از آنها قابل چشمپوشی نیست و همچنان با گذشت نزدیک به یک دهه از عمرشان ادامه دارد. وقتی اسم تویوتا آورده میشود، حجم زیاد واردات تویوتا به ذهن میآید. در دوره جدید واردات باز هم از خودروی ژاپنی استقبال شد. ولی به واسطه این چند سال بسته بودن واردات خودرو، شرایط تغییر کرد. از سوی دیگر، اصلا شرایط اقتصادی و رکود تورمی اجازه نداده از هیچ برند وارداتی استقبال گسترده شود. چه بسا خودروهای ژاپنی قیمتهای به نسبت متعادل شدهتری هم در بازار وارداتیها داشتند. عدم استقبال به نظرم به سلیقه مصرفکننده بازنمیگردد؛ بخشی از آن طبعا به صورت جبر به شرایط اقتصادی باز میگردد. اگر مردم سمت خودروهای دیگری از جمله چینی میروند، به دلیل عدم محبوبیت و استقبال از خودروهای ژاپنی نیست. هنوز هم تویوتا، میتسوبیشی و هوندا و حتی سوزوکی مورد علاقه مردم هستند. تا صحبت از برند ژاپنی یا لوازم الکترونیک مانند سونی به میان میآید، به اصطلاح گفته میشود این کالاها مرگ ندارند.
کدام محصول این کشور در ایران از لحاظ فروش، استقبال مردم و خدمات پس از فروش، کسب موفقیت کرد؟
برند تویوتا را باید ببینیم. از گذشته به واسطه سبقهای که تویوتا کمری و کرولا، تویوتا لندکروزر و پرادو داشتهاند، در نتیجه در ایران موفق هم بودند. اگر آن روند موفق واردات که در دهه 70 و 80 و 90 درخصوص محصولات میتسوبیشی ادامهدار میبود، چه بسا داخل این اسامی میتوانستیم محصولات پرفروش میتسوبیشی را هم ببینیم که در مقابل رقبای دیگر ژاپنیاش قبل از سال97 مانند اوتلندر، لنسر و میراژ محبوبیت داشتند اما در مقام مقایسه با تویوتا خب تویوتا سبقهاش بیش از سایر برندهای ژاپنی است و در ایران طرفداران زیادی دارد.